مطالب بامزه و خنده دار ⎝⓿⏝⓿⎠ ، اعتراف هاي بامزه .خاطرات با مزه . سوتی ها بامزه.چرت و پرت،..
مطالب بامزه و خنده دار
 
 
دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:خاطره بابام, :: 1:31 ::  نويسنده : امیرعلی

بابام داشت خاطره تعریف میکرد میگفت:

وقتی که من رفتم با مادرتون عقد کردم شب که اومدیم خونه،

دخترای همسایه ها با سنگ شیشه خونمونو شکستن! 
قیافه مامانم :|
الان دقیقا 3 روزه نه شام داریم نه ناهار نه صبحانه، بدبختیم :



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 78 صفحه بعد

درباره وبلاگ


كليه مطالب طنز ميباشد . قصد ما نشوندن خنده بر لب های شماست و اينجا همه چيز داريم جز توهين به كسي و سياست. یا حق
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مطالب بامزه و خنده دار ، اعتراف هاي بامزه .خاطرات با مزه . س و آدرس sooti.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1269
بازدید دیروز : 58
بازدید هفته : 1491
بازدید ماه : 12577
بازدید کل : 201768
تعداد مطالب : 2312
تعداد نظرات : 5740
تعداد آنلاین : 1



تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما